oxinads

اوکسین ادز معتبرترین و بزرگترین سیستم کسب درآمد وبمسترها

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

اگر عاشورا روز "آتش" بود ، اربعين روز "آب" است .

اگر عاشورا روز "فراق" بود، اربعين روز "وصال" است.

اگر عاشورا "افتادن"بود، اربعين "برخاستن"است .

. اگر عاشورا "نقطه" بود، اربعين "راه" است.

اگر عاشورا"تکليف"بود، اربعين "تاکيد" است.

اگر عاشورا"رفتن"بود، اربعين "بازگشتن"است.

اگر عاشورا"ريزش" بود، اربعين "رويش"است .

اگر عاشورا "قطره"بود ، اربعين "دريا"ست.
اگر عاشورا نداي"هل من ناصرينصرني" داشت ، اربعين فريادهاي "لبيک "دارد.
اگر عاشورا "سرخ"بود، اربعين ....هم "سرخ" است .زمين و زمان هميشه "سرخ" است.
اگر عاشورا "بدنهاي قطعه قطعه" داشت ، "تب" داشت ، "سيلي" داشت ، "تازيانه" داشت
اگر عاشورا "ثار" داشت.................

مدیریت زمان با شناخت سنگهای بزرگ!!(خواندنی و آموزنده)

يك كارشناس مديريت زمان كه در حال صحبت براي عده اي از دانشجويان رشته بازرگاني بود، براي تفهيم موضوع، مثالي به كار برد كه دانشجويان هيچ وقت آن را فراموش نخواهند كرد.
او همانطور كه روبروي اين گروه از دانشجويان ممتاز نشسته بود گفت: "بسيار خوب، ديگر وقت امتحان است!"
سپس يك كوزه سنگي دهان گشاد را از زير زمين بيرون آورد و آن را روي ميز گذاشت.
پس از آن حدود دوازده عدد قلوه سنگ كه هر كدام به اندازه ي يك مشت بود را يك به يك و با دقت درون كوزه چيد.
وقتي كوزه پر شد و ديگر هيچ سنگي در آن جا نمي گرفت از دانشجويان پرسيد:
"آيا كوزه پر است؟“
همه با هم گفتند: بله
او گفت: "واقعاً؟“
سپس يك سطل شن از زير ميزش بيرون آورد. مقداري از شن ها را روي سنگ هاي داخل كوزه ريخت و كوزه را تكان داد تا دانه هاي شن خود را در فضاي خالي بين سنگ ها جاي دهند.
بار ديگر پرسيد: "آيا كوزه پر است؟“
اين بار كلاس از او جلوتر بود، يكي از دانشجويان پاسخ داد:
"احتمالا نه"
او گفت: "خوب است" و سپس يك سطل ماسه از زير ميز بيرون آورد و ماسه ها را داخل كوزه ريخت.
ماسه ها در فضاي خالي بين سنگ ها و دانه هاي شن جاي گرفتند. او بار ديگر گفت:
"خوب است"
در اين موقع يك پارچ آب از زير ميز بيرون آورد و شروع به ريختن آب در داخل كوزه كرد تا وقتي كه كوزه لب به لب پر شد. سپس رو به كلاس كرد و پرسيد :"چه كسي مي تواند بگويد نكته اين مثال در چه بود؟"
يكي از دانشجويان مشتاق دستش را بلند كرد و گفت: اين مثال مي خواهد به ما بگويد كه برنامه زماني ما هر چقدر هم كه فشرده باشد، اگر واقعا سخت تلاش كنيم هميشه مي توانيم كارهاي بيشتري در آن بگنجانيم.
استاد پاسخ داد:"نه!
نكته اين نيست، حقيقتي كه اين مثال به ما مي آموزد اين است كه اگر سنگ هاي بزرگ را اول نگذاريد، هيچ وقت فرصت پرداختن به آن ها را نخواهيد يافت.
سنگ هاي بزرگ زندگي شما كدام ها هستند؟
فرزندتان، محبوبتان، تحصيلتان، روياهايتان، انگيزه هاي با ارزش، آموختن به ديگران، انجام كارهايي كه به آن عشق مي ورزيد، زماني براي خودتان، سلامتي تان و ..."
به ياد داشته باشيد كه ابتدا اين سنگ ها ي بزرگ را بگذاريد، در غير اين صورت هيچ گاه به آن ها دست نخواهيد يافت.
اگر با كارهاي كوچك (شن و ماسه) خود را خسته كنيد، زندگي خود را با كارهاي كوچكي كه اهميت زيادي ندارند پر مي كنيد و هيچ گاه وقت كافي و مفيد براي كارهاي بزرگ و مهم (سنگ هاي بزرگ) نخواهيد داشت.
پس امشب يا فردا صبح، هنگامي كه به اين داستان كوتاه فكر مي كنيد، اين سوال را از خود بپرسيد:
"سنگ هاي بزرگ زندگي من كدام اند؟” آنگاه اول آنها را در كوزه خود بگذاريد.
منبع:کتابهای رایگان موبایل

قیمت معجزه ! (یک داستان خواندنی)

وقتي سارا دخترک هشت ساله اي بود، شنيد که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت مي کنند.
فهميد برادرش سخت بيمار است و آنها پولي براي مداواي او ندارند.
پدر به تازگي کارش را از دست داده بود و نمي توانست هزينه جراحي پرخرج برادر را بپردازد.
سارا شنيد که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه مي تواند پسرمان را نجات دهد.
سارا با ناراحتي به اتاق خوابش رفت و از زير تخت، قلک کوچکش را درآورد.
قلک را شکست، سکه ها را روي تخت ريخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار.
بعد آهسته از در عقبي خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت.
جلوي پيشخوان انتظار کشيد تا داروساز به او توجه کند ولي داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه اي هشت ساله شود.
دخترک پاهايش را به هم مي زد و سرفه مي کرد، ولي داروساز توجهي نمي کرد
بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روي شيشه پيشخوان ريخت.
داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه مي خواهي؟
دخترک جواب داد: برادرم خيلي مريض است، مي خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسيد: ببخشيد؟!!
دختـرک توضيح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چيزي رفته و بابايم مي گويـد که فقط معجـزه مي تواند او را نجات دهد
من هم مي خواهم معجزه بخرم، قيمتش چقدر است؟
داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولي ما اينجا معجزه نمي فروشيم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خيلي مريض است، بابايم پول ندارد تا معجزه بخرد اين هم تمام پول من است، من کجا مي توانم معجزه بخرم؟
مردي که گوشه ايستاده بود و لباس تميز و مرتبي داشت، از دخترک پرسيد: چقدر پول داري؟
دخترک پول ها را کف دستش ريخت و به مرد نشان داد.
مرد لبخنـدي زد و گفت: آه چه جالب، فکـر مي کنم اين پول براي خريد معجزه برادرت کافي باشد!
بعد به آرامي دست او را گرفت و گفت: من مي خواهم برادر و والدينت را ببينم، فکر مي کنم معجزه برادرت پيش من باشد.
آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شيکاگو بود.
فرداي آن روز عمل جراحي روي مغز پسرک با موفقيت انجام شد و او از مرگ نجات يافت.
پس از جراحي، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم يک معجـزه واقعـي بود، مي خواهم بدانم بابت هزينه عمل جراحي چقدر بايد پرداخت کنم؟
دکتر لبخندي زد و گفت: فقط 5 دلار.
آری خداوند بندگان درمانده اش را همواره یاری می کند.
منبع :http://akshayman.blogfa.com

۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

این خانه نیاز به لامپ ندارد!

دولت انگلیس برای توسعه نسل جدیدی از کاغذ دیواریهایی که قادرند با نور طبیعی تمام اتاق را روشن کنند سرمایه گذاری می کند.

دولت انگلیس با سرمایه گذاری 454 هزار پوند در شرکت "لاماکس" قصد دارد ظرف دو سال آینده کاغذ دیواریهایی را وارد بازار کند که می توانند جایگزین لامپهای نئونی و التهابی شوند.

این کاغذ دیواریها که از طرحها و نقاشیهای زیبایی برخوردارند می توانند با تاریک شدن هوا روشن شوند و نور طبیعی اتاق را تامین کنند.

مصرف انرژی این کاغذ دیواریها بسیار کمتر از لامپهای رشته ای زیستی کنونی است.

شرکت لاماکس در تولید کاغذ دیواریهای درخشان از فناوری دیودهای ارگانیکی ساطع کننده نور (OLED) استفاده می کند، درحالی که موفق شده است به خوبی مشکل هزینه های بالای تولید و مدت زمان دوام مواد را حل کند.
محققان این شرکت از ماده ای شیمیایی استفاده کرده اند که می تواند روی دیوارها در قالب تصاویر ساده نقاشی قرار گیرد و همچنین می تواند برای ساخت صفحات نمایشگر تلویزیونی OLED و نمایشگرهای رایانه ها و تلفنهای همراه نیز مورد استفاده قرار گیرند.

صرفه جویی در مصرف انرژی استفاده از این مواد بسیار مهم است چرا که این سیستم جدید روشنایی به تنها 3 تا 5 ولت برق نیاز دارد و این میزان انرژی می تواند با پانلهای خورشیدی و یا باتریهای لیتیومی تامین شود.

نوری که کاغذ دیواریهای شرکت لاماکس ساطع می کنند برابر با نور خورشید است و میزان آن می تواند توسط کلیدهای قطع کننده ای که برای لامپهای عادی نیز استفاده می شود تنظیم شود.

براساس گزارش تایمز، اولین محصولات این کاغذ دیواریها در سال 2012 وارد بازار می شود.

"کربن تراست" سازمان دولتی که بودجه این شرکت را تامین می کند تاکید کرد که روشنایی نقش مهمی را در تولید انتشار گازهای گلخانه ای ایفا می کند و اگر فناوری این کاغذ دیواریهای درخشان بتواند این مشکل را حل کند می توان تا سال 2020 به میزان 34 درصد انتشار دی اکسید کربن را کاهش داد.

راز عمر طولانی در «اسم» شماست!

حققان ادعا می‌کنند اولین حرف از اسم شما می‌تواند نشان دهد که چند سال عمر خواهید کرد!

این پژوهشگران در دانشگاه ایالتی واین در دیترویت آمریکا، نشان دادند افرادی که اسم آنها با حرف A آغاز می‌شود، 10 سال بیشتر از کسانی که حرف اول اسم آن D است، عمر می‌کنند.

این محققان ادعا می‌کنند کسانی که اسم شان با حرف D شروع می‌شود، عزت نفس کمتری دارند که با ابتلا به سرطان و سایر بیماری‌ها ارتباط دارد.

این افراد نسبت به کسانی که حرف اول اسمشان با E تا حرف Z شروع می‌شود، عمر کوتاهتری دارند.

دکتر دیوید هولمز از دانشگاه منچستر می‌گوید: این تحقیق نشان می‌دهد که اسامی بیش از آنچه ما به آنها اهمیت می‌دهیم، روی زندگیمان تاثیر دارند.

۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

جاهای بد برای چیزهای خوب

انتخاب جایی که مسواک‏تان را قرار می‏دهید، جایی که تلویزیون تماشا می‏کنید و مکانی که مواد غذایی را نگهداری می‏کنید و خیلی انتخاب‌های دیگر می‏تواند تاثیر زیادی بر سلامت شما داشته باشد. باور ندارید؟ ۱۴ نکته زیر را بخوانید تا ببینید بدترین جاهای خانه و هواپیما و کلاس‌های بدنسازی و... کجاست.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱) بدترین جا برای نگهداری مسواک‎

بدترین محل برای قرار دادن مسواک سینک دست‌شویی است. البته خود سینک مشکلی ندارد و همه مشکل به نزدیکی آن به توالت مربوط است. به گفته محققان و میکروب‏شناسان دانشگاه آریزونا، به طور متوسط در یک کاسه توالت حدود ۳ میلیون میکروب وجود دارد. این میکروب‏ها می‏توانند تا ۲ متر جابه‌جا شوند و روی زمین، دیوارها و روی مسواک قرار بگیرند. بهتر است مسواک را بیرون توالت در کابینت دارو یا یکی از کابینت‏های آشپزخانه نگهداری کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۲) بدترین جا برای گذاشتن کفش و دمپایی

بدترین محل برای گذاشتن کفش و دمپایی کمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با کفشی که با آن بیرون خانه راه رفته‏اید، مهم‏ترین راه انتقال میکروب‏ها، مواد آلرژن و آلاینده‎ها به داخل خانه است. بهتر است کفش‏ها را در قفسه یا کمد کوچکی در نزدیک‏ترین نقطه به در ورودی آپارتمان قرار دهید و با این کار از ورود آلودگی به خانه پیشگیری کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۳) بدترین جای خواب

بدترین محل برای خوابیدن زیر پتو است. موقع خواب به طور کامل زیر پتو نروید و پتو را روی سرتان نکشید. گرم شدن زیاد موجب می‏شود نتوانید خواب راحتی داشته باشید.

هلن برگز، متخصص چرخه بیولوژیک از دانشگاه راش شیکاگو در این باره می‏گوید: آ«هنگام خواب به طور طبیعی دمای بدن کاهش پیدا می‏کند و این موضوع موجب می‏شود افراد خواب راحتی داشته باشند. در واقع بدن برای داشتن خواب راحت دما را از طریق دست‏ها و پاها از دست می‏دهد.آ»توصیه می‏شود هنگام خواب ابتدا برای اتساع رگ‏ها جوراب بپوشید بعد جوراب را درآورید و اجازه دهید پاهایتان از پتو بیرون باشد.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۴) بدترین جا برای نگهداری باقی‌مانده غذا

بدترین محل برای گذاشتن باقیمانده غذا یخچال است. قرار دادن یک ظرف بزرگ غذای داغ به‌طور مستقیم در یخچال روش مناسبی برای سرد کردن غذا و پیشگیری از مسمومیت غذایی نیست. دکتر پیتر سیندر، محقق و استاد مدیریت و تکنولوژی در این باره می‏گوید: آ«در این صورت ممکن است برای کاهش دمای قسمت میانی غذا زمان زیادی لازم باشد و این محل به مکان مناسبی برای رشد و تکثیر باکتری‏ها تبدیل شود.آ» شما می‏توانید غذا را تا یک ساعت پس از پخت برای خنک شدن بیرون نگهدارید و سپس در یخچال قرار دهید. یا غذا را در ظروف کوچک‏تر بریزید و در یخچال قرار دهید. در این صورت غذا زودتر سرد می‏شود.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۵) بدترین جا برای نصب برگه‌یادآوری

بدترین محل برای چسباندن برگه یادآوری کارها، در یخچال است. چون شما وقتی می‏خواهید چیزی از یخچال بردارید سراغ آن می‏روید و ممکن است اصلا به برگه‏ای که روی یخچال نصب کرده‏اید توجه نکنید. به عقیده روان‌شناسان، دیدن کمک‏کننده است اما به شرطی که به آن توجه شود. در یک بررسی مشخص شد نصب تابلویی که افراد را تشویق می‏کند به جای استفاده از آسانسور، از پله استفاده کنند، موجب می‏شود افراد تا ۲۰۰ درصد بیشتر از پله استفاده کنند. بهتر است برگه یادآوری کارها را در محلی که به آن توجه می‏کنید مثلا کنار تلویزیون قرار دهید. نکته دیگر آنکه ذهن خیلی سریع به این محل عادت می‏کند و توصیه می‏شود هر چند وقت یک بار محل برگه‌های یادآوری را تغییر دهید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۶) بدترین جای هواپیما

بدترین جای نشستن در هواپیما انتهای سالن است. اگر در پروازهای هوایی حال‌تان بد می‏شود، انتهای سالن ننشینید. انتهای هواپیما از قسمت جلویی بلندتر است و هر چه از مرکز دورتر شوید حرکات بالا و پایین شدن را بیشتر احساس خواهید کرد. بهترین محل برای نشستن در هواپیما نزدیک‏ترین محل به بال‏هاست.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۷) بدترین جا برای گذاشتن کیف دستی

بدترین محل برای گذاشتن کیف دستی میز آشپزخانه است. کیف دستی شما وسیله حمل‌ونقل میکروب‏هاست. محققان در بررسی‏های خود در هر سانتی‏متر مربع از سطح کیف دستی و کیسه‏های خرید ۶۵ هزار باکتری مشاهده کرده‏اند. شاید باور نکنید اما یک سوم کیف دستی‏ها و کیسه‏های خرید حاوی باکتری‏های مدفوعی بوده‏اند. خانم‏ها کیف‌شان را همه جا همراه خودشان می‏برند. با قرار دادن کیف روی میز رستوران، کف اتوبوس و ایستگاه مترو آلودگی‏ها روی آن قرار می‏گیرند. بهتر است کیف‌تان را در کشو یا روی صندلی و خلاصه هرجایی به جز جایی که غذا تهیه یا خورده می‏شود قرار دهید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۸) بدترین جای کلاس بدنسازی

بدترین محل برای ایستادن در کلاس‌های بدنسازی و ورزش، ردیف جلو و روبه‌روی آینه است. شاید به دلیل اینکه خودتان را در آینه ببینید، جایتان را تغییر دهید اما نتایج یک بررسی که در سال ۲۰۰۳ انجام شده است، نشان داده است اگر خودتان را هنگام انجام تمرینات ورزشی نبینید، بهتر است. در این تحقیق بررسی ۵۸ زن که شدت و نوع ورزش یکسانی داشتند، نشان داد آنهایی که هنگام انجام تمرین‏های ورزشی خودشان را در آینه می‏دیدند در مقایسه با افرادی که در اتاقی بدون آینه ورزش می‏کردند احساس بدتری نسبت به بدنشان داشتند. بهتر است جایی از کلاس که روبه‌روی آینه نباشد و در ضمن بتوانید تمرینات را به خوبی ببینید و تمرکز داشته باشید انتخاب کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۹) بدترین جای چراغ مطالعه

برخی افراد عادت دارند قبل از خواب مطالعه کنند و کتاب داستان بخوانند. بدترین محل تابیدن نور مطالعه شبانه بالای سر است. نتایج مطالعات نشان داده است نور مستقیم در بالای سر موجب تاخیر در ترشح ملاتونین و اخلال در خواب شبانه می‏شود. بهتر است یک نور موضعی ملایم را روی کتاب بتابانید. در این صورت شما می‏توانید کتاب بخوانید در حالی‌که اتاق تاریک است و بدن‌تان می‏تواند برای خواب آماده شود.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۰) بدترین جا برای گذاشتن داروها

بدترین محل برای نگهداری داروها قفسه دارو در حمام است. دمای یک حمام حاوی بخار به راحتی به ۳۷ درجه سانتی‏گراد می‏رسد که از دمای پیشنهادی برای نگهداری بیشتر داروها بالاتر است. بهترین محل برای نگهداری داورها جایی سرد و خشک مانند یخچال است.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۱) بدترین جا برای گذاشتن میوه‏ها تا قبل از شستن آنها

بدترین جا برای گذاشتن میوه‏ها قبل از شستن سینک آشپزخانه است. به گفته دکتر کلی رینولد استاد میکروب‏شناسی دانشگاه آریزونا سینک آشپزخانه بیشترین میزان میکروب را دارد و میزان آلودگی آن حتی از توالت بیشتر است. توصیه می‏شود میوه‏ها را در سبدی بگذارید و بدون اینکه با سینک تماس داشته باشند آنها را بشویید. اگر میوه‏هایی مانند توت فرنگی و شاتوت که بدون پوست کندن خورده می‏شوند، هنگام شستن در سینک افتاد آن را دور بیندازید و از خوردن‌اش صرف‌نظر کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۲) بدترین جا برای استفاده از هدفون

بدترین محل‏ها برای استفاده از هدفون هواپیما، قطار یا ایستگاه مترو است. هرچند شاید در ظاهر گوش دادن به موسیقی دلخواه از شنیدن سر و صدای موجود در این محل‏ها بهتر باشد اما بررسی‏ها نشان داده است استفاده از هدفون در محیط‏های پر سر و صدا احتمال بلندتر کردن صدا را بیشتر می‏کند. محققان دانشگاه هاروارد دریافته‏اند افراد در محیط‏های آرام صدا را در سطح ایمن‏تری تنظیم می‏کنند، اما وقتی صدای زمینه‏ای مانند سر وصدای سالن هواپیما به محیط اضافه می‏شود تا ۸۰ درصد و تا ۸۹ دسی بل صدا را بالا می‏برند. این میزان بلندی صدا در طولانی مدت می‏تواند در افراد آسیب شنوایی ایجاد کند. بهتر است در محل‏های پر سر و صدا از هدفون استفاده نکنید، هرچند در بررسی محققان دانشگاه هاروارد مشخص شد تنها ۲۰ درصد افراد مورد مطالعه با بالا رفتن سر و صدای محیط استفاده از هدفون را کنار گذاشتند.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۳) بدترین جا برای نگهداری از قهوه

بدترین محل برای نگهداری دانه یا پودر قهوه یخچال یا فریزر است. جان مک گرگور، متخصص صنایع غذایی و استاد دانشگاه کلمسون در این باره می‏گوید: آ«هر بار که آن را از یخچال یا فریزر بیرون می‏آورید دمای آن تغییر می‏کند و این موضوع روی طعم قهوه تاثیر می‏گذارد. درست مثل اینکه یک فنجان قهوه را بارها و بارها بجوشانید.آ» دانه‏ها یا پودر قهوه را در قوطی‏های شیشه‏ای نیمه شفاف دردار ریخته و در کابینت آشپزخانه نگهداری کنید.

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ايران ويج ( ارور سابق )‌ ۱۴) بدترین جا برای تماشای تلویزیون

بدترین محل تماشای تلویزیون جایی است که غذا می‏خورید. بررسی‏ها نشان داده است تماشای تلویزیون هنگام غذا خوردن موجب می‏شود نتوانید به مقدار غذایی که می‏خورید توجه کنید. نتایج مطالعه‏ای که در سال ۲۰۰۶ روی گروهی داوطلب انجام شد نشان داد افراد هنگام تماشای تلویزیون تندتر غذا می‏خورند. همچنین هنگام تماشای برنامه‏های تفریحی مصرف ماکارونی و پنیر تا ۷۱ درصد بیشتر می‏شود. توصیه می‏شود تلویزیون را در نزدیکی میز غذا خوری قرار ندهید و هنگام غذا خوردن تلویزیون را خاموش کنید. بهترین محل تماشای تلویزیون جایی دور از آشپزخانه است که حتی اگر هوس خوردن چیزی به سرتان زد مجبور شوید چند قدمی تا آشپزخانه راه بروید.

۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

داستانهای کوتاه اس ام اسی

گرما

لیوان آبِ یخ از گرما عرق کرده بود و تشنة یک جرعه آب بود…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

پاک‌کن

مدادپاک‌کن تمام شده بود… نمی‌دانست باید خوش‌حال باشد یا ناراحت… خوشحال از پاک کردن اون‌همه اشتباه یا ناراحت از زیاد بودن آن‌ها…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

مداد رنگی

قهوه‌ای پررنگ، قهوه‌ای کم‌رنگ، سرمه‌ای، آبی، سبز پررنگ و سبز کم‌رنگ، ارغوانی، قرمز، نارنجی و زرد همه میان ی کردند تا مداد سیاه و سفید از بی‌عدالتی غصه نخورند…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

تقویم

چاپخانه همه تقویم‌ها را مثل هم چاپ کرد ولی تقویم روزهای هرکس با بقیه فرق داشت…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

آرزوهای بزرگ

ته دل هرکس یه آرزوی بزرگ بود که در عین سادگی هرگز برآورده نشده بود… جارو می‌خواست یک‌بار هم که شده خودشو تمیز کنه… آینه می‌خواست خودشو ببینه… دوربین عکاسی آرزو داشت کسی یک‌بار از اون هم عکس بندازه… لغتنامه می‌خواست معنی خودش رو بفهمه…


گرما

لیوان آبِ یخ از گرما عرق کرده بود و تشنة یک جرعه آب بود…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

پاک‌کن

مدادپاک‌کن تمام شده بود… نمی‌دانست باید خوش‌حال باشد یا ناراحت… خوشحال از پاک کردن اون‌همه اشتباه یا ناراحت از زیاد بودن آن‌ها…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

مداد رنگی

قهوه‌ای پررنگ، قهوه‌ای کم‌رنگ، سرمه‌ای، آبی، سبز پررنگ و سبز کم‌رنگ، ارغوانی، قرمز، نارنجی و زرد همه میان ی کردند تا مداد سیاه و سفید از بی‌عدالتی غصه نخورند…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

تقویم

چاپخانه همه تقویم‌ها را مثل هم چاپ کرد ولی تقویم روزهای هرکس با بقیه فرق داشت…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

آرزوهای بزرگ

ته دل هرکس یه آرزوی بزرگ بود که در عین سادگی هرگز برآورده نشده بود… جارو می‌خواست یک‌بار هم که شده خودشو تمیز کنه… آینه می‌خواست خودشو ببینه… دوربین عکاسی آرزو داشت کسی یک‌بار از اون هم عکس بندازه… لغتنامه می‌خواست معنی خودش رو بفهمه…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

بازگشت

گفت دیگه هرگز بر نمی‌گردم… راه خودش و گرفت و رفت… تا می‌تونست دور شد… غافل از این‌که کره زمین گرد بود…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

در

هی با کله می‌خورد به دری که خدا اونو بسته بود. گریه می‌کرد، بی‌تابی می‌کرد، دعا می‌کرد… اما انگار هیچ فایده‌ای نداشت… فکر می‌کرد خدا صدای اونو نمی‌شنوه… ناگهان چشمش به در دیگری افتاد که خداوند از روی رحمتش گشوده بود… سال‌ها بعد حکمت اون در بسته رو هم فهمید…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

اتاقک زیر شیروانی

زیرزمین از اول بهش حسودی می‌کرد چون اون خیلی بالاتر بود و حتماً خوشبخت‌تر…غافل از این‌که اتاقک زیر شیروانی هم در واقع زیرزمینی بیش نبود…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..

تقدیر

در زندگیش بی‌نهایت زحمت کشیده بود و بی‌نهایت هم پیشرفت کرده بود… اما هنوز ناراضی بود… حق هم داشت… تقدیر، سرنوشت او را از منفی بی‌نهایت کلید زده بود…

-..-..-..-..-..-..-..-..-..-.. داستانهای کوتاه اس ام اسی -..-..-..-..-..-..-..-..-..-..


مکافات عمل

فرزندی پدر پیرش را کُول کرد و به کوهستان برد. وقتی به بالای کوه رسید، پسر غاری پیدا کرد و پدر را آن جا گذاشت. هنگامی که می خواست برگردد، با خنده های پدر پیرش مواجه شد. پدر نگاهی به پسر جوانش کرد و گفت: «من هم چون تو، روزی پدر پیر و ناتوانم را همین جا رها کردم و رفتم و حالا تو مرا این جا آوردی. روزی هم پسرت تو را به این جا خواهد آورد!»